عاشق شدن .
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره .
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری ..
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری .
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی .
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی .
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !
آخرین امتحانت رو پاس کنی .
کسی رو که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت می خواد ببینیش بهت تلفن کنه .
توی جیب شلواری که از سال گذشته ازش استفاده نمی کردی پول پیدا کنی .
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری وبهش بخندی !!!
نیمه شب تلفن داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه .
بدون دلیل بخندی .
بطور تصادفی بشنوی که یه نفر داره از ت تعریف می کنه .
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می تونی بخوابی !
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یادت می یاره .
عضو یک تیم باشی .
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی .
دوستهای جدید پیدا کنی .
وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین !
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی .
کسانی رو که دوستشون داری خوشحال ببینی .
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده .
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی .
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره .
یادت بیاد که دوستهای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردن و بخندی و بخندی و ........ باز هم بخندی .
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند ...
قدرشون روبدونیم .
"زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کنی، بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد"
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشان میده، تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده .
برچسبها:
به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد
برچسبها:
تا به حال اصطلاح شهر هرت رو زیاد شنیدید اما از خودتون پرسیدید
واقعا شهر هرت کجاست؟
ادامه مطلب و بخون جالبه
برچسبها:
آشنایی با برخی خصوصیات دخترها
امروز می خوام درباره تعدادی از خصوصیات دخترا صحبت کنم
………..
اگر با یه دختر تا حالا دوست شده باشین حتما دیدین که دخترا زیاد درباره دوست و فامیلاشون و رفتارهایی که با اونا داشتند و ... صحبت می کنند . مثلا : آره دیروز عمه کلثوم !!! اومده بود خونمون واسه خواستگاری خواهرم ستاره . نمی دونم چه جوری روش شده بعد از اون جریان بیاد خواستگاری . آخه میدونی چیه بابام چند سال پیش.....
اگه از شنیدن این جور حرفا خوشتون میاد که هیچی انقدر گوش کنید تا خسته شین . اما اگه خوشتون نمیاد بازم گوش کنید . می پرسین چرا ؟ الان میگم -!!
در کل از نظر روانشناسی اثبات شده که دختر ها و زنها از کسی که به حرفاشون گوش میدن خوششون میان و راحتتر باهاشون ارتباط برقرار میکنن
یه خصوصیت بارز دیگه !!! به این مثال توجه کنید
فرض کنید یه دختر از شما خوشش اومده و می خواد با شما دوست بشه . فکر میکنید اون خودشو میندازه وسط و میاد و به شما پیشنهاد میده . 80 درصد دخترا این کارو نمیکنن . می پرسین پس چه کار میکنن ؟ الان میگم . اونا بهتون آمار میدن . یعنی چی بابا ؟ یعنی مثلا دختره یه جورایی بهت نگاه میکنه که دل آدم غی جوجه میره !!! یا لبخندهای شیطانی بهتون میزنه و ... . اون دختر در واقع با این آمار دادن میخواد شما رو جذب کنه و کاری کنه که شما برین و بهش پیشنهاد بدین . خب مثلا شما هم رفتین و بهش پیشنهاد دوستی دادین . میدونید چی میشه ؟ معلومه دختره در حالی که داره تو دلش قند آب میکنه با هزار منت و فیس و افاده پیشنهاد شما رو قبول میکنه . حالا فهمیدی چی شد ؟ ای بیچاره خرت کرد بدون اینکه خودت بفهمی
پیام این داستان : همیشه هواستون به دور و برتون و مخصوصا چشمایی که بهتون آمار میدن باشه . این اولین نکته دختر بازیه
یه مورد دیگه .دخترا اصلا از آدمایی که آدرنالین خونشون موقع پیشنهاد دادن میره رو 90 درصد و به تته پته می افتن یا صداشون میلرزه خوششون نمیاد . یعنی چه جوری بگم در واقع از اینجور پسرا متنفرا . اگه مشکلتون اینه سعی کنید حتما حتما این مشکل رو حل کنید و در برخورد با دختراrelax باشین
برچسبها:
کی بود کی بود از اول روز و شب و جدا کرد
ماه و ستاره هارو تو آسمون رها کرد
کی بود رو شونه کوه ترمه توری انداخت
از دل ابر تیره برف بلوری انداخت
کی بود کی بود از اول خاک و زمین و گل کرد
این برهوت خشک و دوزخ اهل دل کرد
کی بود که آسمونو تو چشم آدما ریخت
به گنبد بلندش ستاره هارو آویخت
کی بود کی بود از اول تو دریا کشتی انداخت
تو چار دیوار دنیا مرغ بهشتی انداخت
کی بود که آدمارو از آسمون رها کرد
بال فرشته ها رو از تنشون جدا کرد
ستاره آی ستاره شب زمین سیاهه
چراغ آسمون شو تا فردا خیلی راهه
ما که اسیر شهر آهن و سنگ و دودیم
کاشکی همه بدونیم یه روز فرشته بودیم.
برچسبها:
امروز از همـــــتون چه اونا که به وبلاگم سر
میــــــــزنند چه بقیه یک تقاضا دارم یک قول،
مردونه بده پـــــــس از خوندن این پست اگر
پیش مادر عزیزتــــی برو دستشو ببوس اگرم
دوری حتـمأ با مادر گلت تماس بگیر و بگو که
دوستش داری،اینکارو میکـــنی؟قول میدی ؟
داد معشوقــــــــــــــــــــه به عاشق پیغام
که کُنـــــــــــــــــــــد مادرِ تو با من جنگ
هر کُجا بینـــــــــــــــــــــــدم از دور کُند
چهره پر چیــــــــــــــــــن و جبین پُر آژنگ
با نگــــــــــــــــــــــــــاهِ غضب آلود زند
بر دلِ نازکِ من تیـــــــــــــــــــــــرِ خدنگ
مادر سنگ دلت تا زنـــــــــــــــــــده است
شهـــــــــــــــد در کامِ من و توست شَرنگ
نشوم یکـــــــــــــــــــــدل و یکرنگ تو را
تا نســـــــــــــــــــازی دلِ او از خون رنگ
گر تو خواهــــــــــــــــی به وصالم برسی
باید این ساعت بـــــــــــــــی خوف و درنگ
روی و سینــــــــــــــــــــــۀ تنگش بدری
دل برون آری از آن سینــــــــــــــــــۀ تنگ
گرم و خونیـــــــــــــــــن به منش باز آری
تا بَرد ز آینــــــــــــــــــــــــــۀ قلبم زنگ
عاشقِ بیخــــــــــــــــــــــــــرد ناهنجار
نه، بل آن فاســــــــــــــقِ بیعصمت و ننگ
حُرمتِ مـــــــــــــــــــــــادری از یاد ببُرد
خیــــــــــــــــــــره از باده و دیوانه ز بنگ
رفت و مادر را افکـــــــــــــــــــند به خاک
سینـــــــــــــــــه بدرید و دل آورد به چنگ
قصـــــــــــــــــــدِ سرمنزلِ معشوق نمود
دلِ مادر به کفـــــــــــــــــــش چون نارنگ
از قضـــــــــــــــــــا خورد دمِ در به زمین
و اندکی سُوده شـــــــــــــــــد او را آرنگ
وان دل گــــــــــــــرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بــــــــــــــــــــیفرهنگ
از زمیــــــــــــــــــن باز چو برخاست نمود
پی برداشــــــــــــــــــــــــــتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشتـــــــــــــــــــه به خون
آید آهستــــــــــــــــــــه برون این آهنگ :
آه دست پســـــــــــــــــــرم یافت خراش
آه پای پســـــــــــــــــــرم خورد به سنگ
برچسبها:
برچسبها:
اگـــر زنـבگـــــے عــבآلت בاشتَ مرב همَ بکارَتבاشَت
برچسبها:
دلم دریای اتیشه دارمـــ میسوزمـــ از این تبـــ
تو اغوش یکی دیگه چرا تو فکرتمـــ هر شبـــ
تو همـــ شاید شبیه من گرفتاری و بی تابی
تو اغوش یکی دیگه به یاد من نمیخوابی
نگاهش میکنمـــ انگار همه دنیامو گمـــ کردمـــ
نمیدونه که تو چشماش به دنبال تو میگردمـــ
میاد دستامو میگیره بهم میگه چقد سردی
منمـــ میخندمـــ و میگمـــ عزیزمـــ اشتباه کردی
خیال دیدن چشماتـــ منو راحتـــ نمیذاره
دلتـــ یکـــ عمر احساسو به قلبـــ من بدهکاره
تو همـــ شاید شبیه من یه جایی اشتباه کردی
دلتـــ پیش منه اما نمیگی توبه برگردی
پشیمون میشی و انگار شبـــ و روزاتو گمـــ کردی
مثل من که شبـــ و روزمـــ داره رد میشه با سردی
یه رازی بین ما بوده که ما رو دور کرده از همـــ
ولی یادتـــ توی قلبمـــ نمیذاره ازتـــ رد شمـــ
حالا که قسمتـــ این بوده به یادتـــ اشکـــ میریزمـــ
از اینجا تا ته دنیا مناز عشق تو لبریزمـــ
حالا که قسمتـــ این بوده باید همخونه شمـــ با غمـــ
که بعد از تو نمیتونمـــ واسه یک لحظه عاشق شمـــ ...
برچسبها:
برچسبها:
(..')/♥ ♥('..)
.\♥/. = .\█/.
_| |_ ♥ _| |_
نمی دونم از کــجا شروع کنم قصه تلخ ســـــادگیمـــو
نمی دونم چرا قسمت می کنم روزای خوب زندگیمو
چــــــرا تو اول قصه همه دوســـــــــم مــــــــــــی دارن
وسط قــــــــــصه می شه سر به سر من مـــی ذارن
تا می خواد قـــــصه تموم شه همه تنهام مــی ذارن
مــــــی تونم مثل همه دورنگ بـــــاشم دل نــــبازم
مــــــی تونم مثل همه یه عـــــشق بادی بــــسازم
تا با یک نـــــیش زبــــــون بترکه و خراب بـــــــــــشه
تا بـــــــیان جمعش کنن حباب دل ســــــــراب بشه
مــــــی تونم بازی کنم با عشق و احساس کسی
مـــــــی تونم درست کنم تـــــــرس دل و دلواپسی
مــــــــی تونم دروغ بگم تا خودمو شــــــــیرین کنم
مــــــــی تونم پشت دلا قایم بشم کــــــــمین کنم
ولی با این همه حــــــــرفا باز مـــــــــــنم مثل اونام
یه دروغگو مـــــــی شم همیشه ورد زبــــــــــــــونا
یه نفر پیدا بـــــــشه به مـــــــــن بگه چیکار کــــنم
با چه تیری اونی که دوسش دارم شکار کنم ؟؟؟؟
من باید از چی بفهمم چه کسی دوسم داره ؟؟؟
توی دنیا اصلا عشق واقعی وجود داره .........؟؟؟
برچسبها:
خيال اسوده...
تمــــام آنچــــه کـــه از زنــــدگی مــــی خـــواهـــم ؛
یکــــ غـــروب پنجشنبــــه پـــاییـــزی ســــت . . .
بــــا پنجـــره ای رو بــــه درختهـــا و کلاغهــــا
و هــــوای ملــــس و مـــرمـــوز مهــــر ،
بــــا یکــــ فنجـــان قهوه تـــازه دم
و یکــــ بــــرش بـــزرگــــ از کیکــــ خانگـــی مــــادرم ...
بــــا موسیقــــی دلـــــخواه ،
و خیالــــی کـــه از بـــابت تــــو سخــــت سخــــت آســــوده اســــت
برچسبها:
بدون شرح ...
- واقعا هیچ متنی نتونستم برا این عکس بنویسم . اگه شما میتونید کمک کنید .ممنون
برچسبها:
یاد بانو فروغ فرخ زاد گرامی
- روز يا شب ؟
- نه ، اي دوست ، غروبي ابديست
با عبور دو کبوتر در باد
چون دو تابوت سپيد
و صداهائي از دور ، از آن دشت غريب ،
بي ثبات و سرگردان ، همچون حرکت باد
-سخني بايد گفت
سخني بايد گفت
دل من ميخواهد با ظلمت جفت شود
سخني بايد گفت
چه فراموشي سنگيني
سيبي از شاخه فروميافتد
دانه هاي زرد تخم کتان
زير منقار قناري هاي عاشق من ميشکنند
گل باقلا ، اعصاب کبودش را در سکر نسيم
ميسپارد به رها گشتن از دلهرهء گنگ دگرگوني
آه...
در سر من چيزي نيست بجز چرخش ذرات غليظ سرخ
و نگاهم
مثل يک حرف دروغ
شرمگينست و فرو افتاده
- من به يک ماه ميانديشم
- من به حرفي در شعر
- من به يک چشمه ميانديشم
- من به وهمي در خاک
- من به بوي غني گندمزار
- من به افسانهء نان
- من به معصوميت بازي ها
و به آن کوچهء باريک دراز
که پر از عطر درختان اقاقي بود
- من به بيداري تلخي که پس ازبازي
و به بهتي که پس از کوچه
و به خالي طويلي که پس از عطر اقاقي ها
- قهرمانيها ؟
-آه
اسب ها پيرند
- عشق؟
- تنهاست و از پنجره اي کوتاه
به بيابان هاي بي مجنون مينگرد
به گذرگاهي با خاطره اي مغشوش
از خراميدن اقي نازک در خلخال
- آرزوها ؟
- خود را ميبازند
در هماهنگي بيرحم هزاران در
- بسته ؟
- آري ، پيوسته بسته ، بسته
- خسته خواهي شد
- من به يک خانه ميانديشم
با نفس هاي پچک هايش ، رخوتناک
با چراغانش روشن ، همچون ني ني چشم
با شبانش متفکر ، تنبل ، بي تشويش
و به نوزادي با لبخندي نامحدود
مثل يک دايرهء پي در پي بر آب
و تني پر خون ، چون خوشه اي از انگور
- من به آوار ميانديشم
و به تاراج وزش هاي سياه
و به نوري مشکوک
که شبانگاهان در پنجره ميکاود
و به گوري کوچک ، کوچک چون پيکر يک نوزاد
- کار... کار ؟
- آري ، اما در آن ميز بزرگ
دشمني مخفي مسکن دارد
که ترا ميجود . آرام آرام
همچنان که چوب و دفتر را
و هزاران چيز بيهودهء ديگر را
و سرانجام ، تو در فنجاني چاي فرو خواهي رفت
مثل قايق در گرداب
و در اعماق افق ، چيزي جز دود غليظ سيگار
و خطوط نامفهوم نخواهي ديد
-يک ستاره ؟
- آري ، صدها ، صدها ، اما
همه در آن سوي شبهاي محصور
- يک پرنده ؟
- آري ، صدها ، صدها ، اما
همه در خاطره هاي دور
با غرور عبث بال زدنهاشان
- من به فريادي در کوچه ميانديشم
- من به موشي بي آزار که در ديوار
گاهگاهي گذري دارد !
- سخني بايد گفت
سخني بايد گفت
در سحرگاهان ، در لحظهء لرزاني
که فضا همچون احساس بلوغ
ناگهان با چيزي مبهم ميآميزد
من دلم ميخواهد
که به طغياني تسليم شوم
من دلم ميخواهد
که ببارم از آن ابر بزرگ
من دلم ميخواهد
که بگويم نه نه نه نه
- برويم
- سخني بايد گفت
- جام ، يا بستر ، يا تنهائي ، يا خواب ؟
- برويم ...برچسبها:
√♥مَـــــــــــن♥√
♣ شاید انتخاب اول کسی نباشم ا♣
♠√اما انتخاب بزرگی ام ♠√
♦شاید ثروتمند نباشم♦
♥ اما ارزشمندم ♥
★تظاهر به کسی که نیستم نمی کنم★
† چون از اینکه خودم باشم رازی ام†
♪ شاید به برخی کارهای گذشته ام افتخار نکنم♪
♥ اما به آنچه که امروز هستم میبالم♥
√ شاید کامل نباشم √
♠اما نیازی هم به کامل بودن ندرام♠
★ مرا همانطور که هستم بپذیر★
;) یا همانطور که از پیشت میروم تماشایم کن;)
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
فلکــــ کور استـــ دلم شوریده در شور استـــ
صدای خنده و آواز میاید ز کوی دلبرمـــ امشبـــ
صدای ساز می آید
دلم بی وقفه میلرزد نمیدانم چرا تنگـــ استـــ و میترسد
قدم لرزان به سوی کوچه می آیمـــ
وبا خود زیر لبـــ آهسته میگویمـــ
خدایا ترس من از چیستـــ ؟
عروس جشن امشبـــ کیستـــ ؟
صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش
صدای شیخ می آید... وکیلمـــ من
جوابـــ ده...وکیلمـــ من
صدای آشنایی بله می گوید
و مردمـــ یکصدا باهم مبارکـــ باد می گویند
خدای من صدای اوستـــ صدای آشنای اوستـــ
دلم در سینه میلرزد
برای مدتی ساکتـــ برای مدتی خاموش
و ناگه نعره امـــ در کوچه میپیچد
مبارکـــ نیستـــ مبارکـــ نیستـــ
نگار من عروس جشن امشبـــ نیستـــ
بگوییدمـــ دروغ استـــ انچه شنیدمـــ دروغ استـــ
انچه فهمیدمـــ دروغ استـــ
ولی افسوس صدای نعره امـــ در ساز میمیرد
و داماد سرخوش از نگارمـــ بوسه میگیرد
فلکـــ کور استـــ زمین و آسمان کور استـــ
خدای من چه کس میگوید این سان ساکتـــ و آرام بنشینی
چه کس میگوید این سان بی تفاوتـــ بر لبـــ این بام بنشینی
اگر مردم نمیدانن تو که نادیده میدانی
همین دختر که امشبـــ بله میگوید عروس ماستـــ
عروسی که امشبـــ ره به سوی هجله می گوید
قسم میخورد عروس ماستـــ
عروس هجله گاه ماستـــ چه شد آن عهد و پیمانش
کجا رفتـــ آن قسمـــ هایش ؟!
به یعنی عهد و پیمان هیچ !
وفا و عشق و ایمان هیچ !
قسمها اشکـــ ها حتی خدا هم هیچ !
عجبـــ دارمـــ چرا یا ربـــ تو خاموشی
چرا در خود نمی جوشی
گمان دارمـــ تو همـــ با نو عروس خویش
گرمی ،عشرتـــ می نوشی
وگرنه کسی این صحنه را میبیند و خاموش میماند
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
خيال اسوده...
تمــــام آنچــــه کـــه از زنــــدگی مــــی خـــواهـــم ؛
یکــــ غـــروب پنجشنبــــه پـــاییـــزی ســــت . . .
بــــا پنجـــره ای رو بــــه درختهـــا و کلاغهــــا
و هــــوای ملــــس و مـــرمـــوز مهــــر ،
بــــا یکــــ فنجـــان قهوه تـــازه دم
و یکــــ بــــرش بـــزرگــــ از کیکــــ خانگـــی مــــادرم ...
بــــا موسیقــــی دلـــــخواه ،
و خیالــــی کـــه از بـــابت تــــو سخــــت سخــــت آســــوده اســــت
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
که خود چگونه مردن را خواهم آموخت
دکتر علی شریعتی
هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، اما همه می توانند از حالا شروع کنند.
موانع ،یعنی باید عزم خود را برای رسیدن به هدف های ارزشمند ، جزم کنید.
رابینزپزندگی گاهی لحظه ای سحرانگیز در برابرت قرار می دهد، سپاسش را به جا آور.
والترز
وینسنت پیل
اگه بخندی میگن دیوونست اگه گریه کنی میگن کم آورده اگه عاشق بشی رهات میکنن با این حال باید دمی را خندید لحظه ای را گریست و عمری را عاشقانه زیست...
برچسبها:
میخواهم بگویم؛ فقر همه جا سر میکشد …
فقر ، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست …فقر ،حتی گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند…
فقر ، چیزی را “نداشتن” است ؛ ولی آن چیز پول نیست ؛ طلا و غذا هم نیست …
فقر ، ذهن ها را مبتلا میکند …
فقر ، اعجوبه ایست که بشکه های نفت در عربستان را تا ته سر میکشد …
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند …
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد میکند …
فقر ، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …
فقر ، همه جا سر میکشد …
فقر ، شب را “بی غذا” سر کردن نیست …
فقر ، روز را “بی اندیشه” سر کردن است …
برچسبها:
تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ "تبلـــورت" مهم است ...!
اهل کجا بودنت مهم نیست ،"اهــل و بـجـا" بودنت مهم است ...!
منطقه زندگیت مهم نیست ، "منطــق زنـدگـیت" مهم است ...!
وگذشته ی زندگیت مهم نیست ؛
امــروزت مهم است که از چه گــذشتـه ای وچه چیزی برای فــرداهایت میسازی..
برچسبها:
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست
با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید
ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است
لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید
بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ
معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید
تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه
با غذا و میوه ی آن جشن، افطاری کنید
البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها
پیش فامیل مقابل آبروداری کنید
میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است
پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید
گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی
دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید
موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان
پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید
هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر
هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید
در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب
کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید
گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه
چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید
ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک
دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید
لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست
از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید
البته هر چیز دارد مرزی و اندازه ای
پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید
حرکت موزون اگر درکرد از خود، دیگری
با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید
کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟
با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید
در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور
بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید
برچسبها:
عید است و شادی
نه عید نوروز
جشن مسیحاست
نامش , کریسمس
آغوش مریم
نوری مبین است
بس می درخشد
آن روح ماهش
بلبل زشادی
با صد ترانه
بر شاخه شاخه
هی می زند پر
فصل زمستان
چه نوبهاری است
دشت و دمن شد
با غنچه زیبا
شبنم به گلها
ناز است و غلطان
رویایی گشته است
دنیای گلها
تن پوش روشن
هرجا صفا یی است
از سوز سردی
آنجا نمایان
صد لاله در باغ
بر سبزه حالی است
این لطف و رحمت
از آن الله است
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند . . .
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست چون خدایی هست . . .
آری و چه زیبا نوشته بود !
همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست . . .
::
::
تمام غصه های دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد :
خدایا میدانم که میبینی . . .
::
::
جمله های عاشقانه درباره خدا
در شهر بودم دیدم هرکس به دنبال چیزی می دود :
یکی به دنبال پول
یکی به دنبال چهره دلکش
یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد
یکی به دنبال نان
یکی هم به به دنبال اتوبوسی !
اما دریغ ؛ هیچکس دنبال خدا نبود و خدا به دنبال همه . . .
::
::
خدا مرحم تمام دردهاست
هرچه عمق خراشهای وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای میگیرد . . .
::
::
همه ی ترسها ، دلهره ها ، دلتنی ها ، تنهایی ها و همه دردارو خط می زنم با یه واژه !
“ خدا ”
::
::
متن های زیبا درباره خدا
الهى تا آموختن را آموختم ، آموخته را جمله بسوختم . . .
اندوخته را برانداختم و انداخته را بیندوختم !
نیست را بفروختم تا هست را بیفروختم !
::
::
“ عشق و محبت ” ردپای خدا در زندگیست
امیدوارم زندگیت پر از ردپای خدا باشد . . .
::
::
کسی که در برابر خداوند زانو می زند می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند . . .
::
::
جمله های عاشقانه درباره خدا
خداوندا
خسته ام از فصل سرد گناه و دلتنگ روزهای پاکم . . .
بارانی بفرست ، چتر گناه را دور انداخته ام !
::
::
خدا پر داد تا پرواز باشد / گلویی داد تا آواز باشد
خدا می خواست باغ آسمانها / به روی ما همیشه باز باشد . . .
::
::
ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺧﺎﻟﻘﻲ ﺩاﺭﻡ
ﭼﻪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺧﺪاﻱ ﻋﺎﺷﻘی ﺩاﺭﻡ
ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻧﺪ ﻣﺮا ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻴﺪاﻧﺪ ﮔﻨﻪ ﻛﺎﺭﻡ . . .
::
::
خدای من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “ هیچ ” یعنی “ پوچ ”
خدایا هیچ وقت رهایم نکن . . .
::
::
در دستور زبان عرفان ، فعل اینگونه صرف می شود :
من نیستم ، تو نیستی ، او ( خدا ) همیشه هست !
::
::
پروردگارا
یاری ام ده تا بدون اینکه از ایمان افراد بپرسم و بدون اینکه بدردم بخورند ، همدل و همدردشان باشم زیرا در سودای هر انسانی “ روح تو ” خانه گزیده است !
::
::
خدایا وقتی تو پشتمی مهم نیست کیا جلوم هستن . . .
::
::
تمام غصه های دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد : خدایا میدانم که میبینی !
::
::
تو هدفی ، من دنبال توام
تو معبودی ، من عبد توام
توعشقی ، من عاشق توام
تو نوری ، من شب پره توام
تو بال باش ، من پرنده ام
تو ارباب باش ، من برده ام
تو همراه باش ، من رونده ام
تو ناز باشی ، من نیازم
تو آواز باشی ، من یه سازم
خدایا فقط باش ، که بی تومی بازم . . .
::
::
خدایا
گوش کن به التماسهای من !
شرمسارم که با حال مستی به سوی تو کرده ام دست نیاز دراز مرا گوش کن ، مرا بپذیر که جز تو ندارم قبله ای برای نماز . . .
برچسبها:
اینم از لباس عروسی
اینم پای من که چند ماهی هست داره بهم میخنده
حرف دل من 2
حرف دل من 1
نظرتون ؟؟؟
روز پدر مبارک
روز مرد مبارک
10راهکار جذب انرژی مثبت
چ بگوییم
سپندارمذگان
یکم بهش فکر کن!!
جالبه ن ؟؟؟
میوه آرایی من
آینده دخترای امروزی
شب چله
شهادت آقامون امام رضا (ع) را به همه مردم جهان تسلیت میگویم
شب یلدا ب لهجه مشهدی
دفتر مشق
تنهایی پیرمرد
شوخی شوخی جدی میشود
عادت ندارم
مام بچه بودیم بچه های امروزیم بچن
شما تحت تاثیر چ رنگی هستید؟؟؟
چی بگم والا ... خدارحمتش کنه
عزرائیل
ساعت بیولوژیک بدن
شمامیوه چه درختی هستید ؟؟؟
حقایقی زیبا و آموزنده در مورد زندگی
همه چی از چین
تا آخرش ببین
چیزایی ک شاید ندونی
شهید نینوا
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
حکایت
صداقت در اینترنت
بهترین دوست
میدونم خیلی باهوشی پس پیداش کن
عاشقانه های من
کره ای گفت ب بابای خرش
♥=you+my
چارلی چاپلین
بدون شرح
زندگی خیلی قشنگه